مدیر در نقش مربی
مدیران، گاهی احساس میکنند کارکنان به اندازه ی کافی بهرهور نیستند، از بسیاری از ظرفیتهای خود استفاده نمیکنند و نمیتوانند وظایف خود را به موقع و با کیفیت انجام دهند. برخی مدیران نیز، از کاهش تعهد و انگیزهی کارکنان نسبت به کار و سازمان گلایه داشته و از نحوهی تعامل و همکاری بین اعضای تیم، رضایتِ لازم را ندارند. آنها اغلب ناگزیرند کارکنان را برای مشارکت و فعالیتِ بیشتر، هُل داده و انرژی زیادی برای تحقق نتایج، صرف کنند. مدیران، معتقدند کارکنان دائما به آنها وابسته بوده و به خودیِ خود، حرکت و نوآوری برای پیشبرد امور ندارند.
در مقابل، کارکنان معتقدند که به استعدادهایشان توجهی نمیشود و عمرشان در سازمان به هدر رفته است. آنها احساس میکنند، مدیران به رشد حرفهای و توسعهی آنها اهمیتی نداده و صرفاً بر انجام وظایف و تحقق فوریِ نتایج، متمرکز هستند. برخی کارکنان از رفتارهای غیرحرفهای یا ناعادلانه ی مدیران ناراضی هستند و از فقدان نگاه حمایتیِ مدیران، کمبود اعتماد و فضایِ امن روانی در محیط کار، گلایهمند هستند. گاهی هم میگویند که مدیران به اندازهی کافی شفاف عمل نمیکنند و اطلاعات لازم را به موقع و کامل در اختیارشان نمیگذارند.
شما در این ماژول (جلسه) آموزشی:
دربارهی این موضوع تأمل خواهید کرد که به عنوان یک مدیر، چگونه میتوانید همزمان در کسوتِ یک مربی ظاهر شده و ضمن شناسایی ظرفیتها و استعدادهای کارکنان و حمایت از آنها برای رشد و توسعه ی قابلیتهای خود، با برقراری ارتباطات مؤثر و پشتیبانی عاطفی، از آنها کارکنانی توانمند، مستقل، مشتاق و باانگیزه بسازید.





